Web Analytics Made Easy - Statcounter

جنگ سرد ایران و طالبان آغاز شده است و ضمن مسلح بودن باید در رویارویی با طالبان از عصبانیت و خشونت پرهیز کرد.

یک استاد دانشگاه جغرافیای سیاسی درباره آینده تنش‌ها میان ایران و طالبان می‌گوید: طالبان همه گروه‌ها و قومیت‌های افغانستان را در بر نمی‌گیرد. باید این استراتژی را مد نظر داشته باشیم و حوزه داخلی افغانستان را مدیریت کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

 

 

 محمد گل‌افروز در پاسخ به این سوال که در تنش اخیر ایران و طالبان نقطه شروع حقآبه هیرمند بود و سپس به درگیری‌های مرزی نیز کشیده شد، چقدر احتمال دارد این تنش‌ها در آینده جدی‌تر شود؟ اظهار داشت: به گفته آقای امیرعبدالهیان جمهوری اسلامی ایران حکومت طالبان را به رسمیت نمی‌شناسد، برای بررسی این موضوع باید دو مساله را در نظر گرفت و سپس نتیجه گیری کرد. اولین مساله ویژگی عموم کسانی است که به حکومت طالبان ملحق شده اند. این‌ها از قوم غلجایی و درانی هستند و در تاریخ خود حکومت‌ها را دست به دست می‌کردند.

 

 


در ۵۰ سال اخیر غلجایی‌ها حکومت افغانستان را در دست داشتند. از ترکی تا نجیب الله و حامد کرزای و اشرف غنی. امروز هم که طالبان در کابل مستقر است همین اقدام حکومت را در دست گرفته اند. پیشینه این‌ها نشان می‌دهد که همواره رقابتی تنگاتنگ با حکومت‌های مرکزی ایران داشتند حتی در دوره‌ای صفویان حکومت آن‌ها را منقرض کردند و توانستند آن سرزمین را بگیرند. درانی‌ها که بیشتر موافق ایران هستند در این دوره در حکومت افغانستان نبودند. پس باید به ویژگی قومیتی توجه داشت. غلجایی‌ها هیچ گاه با ایران رابطه خوبی نداشتند و این نگاه تنها منحصر در دوره حاکمیت جمهوری اسلامی نیست.

 

 

 

طالبان اخیرا به طور جدی مباحث جهادی را دنبال کرده است

 


وی افزود: مساله بعدی ایدئولوژی این قومیت و این گروه است؛ مبنای فکری آن‌ها با ایدئولوژی شیعیان و حکومت جمهوری اسلامی تفاوت زیادی دارد. آنچه طالبان برای حکومت خود در نظر دارد از جمله این تفاوت‌ها است. آن‌ها بیست سال پیش ابتدا اعلام کردند که مایل به تشکیل حکومتی جهانی و بین المللی هستند، ولی حرف‌ها و تعهدات آن‌ها در قطر در سطح ملی بود و اعلام کردند فقط حکومت را در افغانستان به دست می‌گیرند، اما تفکر طالبان امارت اسلامی را تنها در افغانستان مد نظر ندارد.

 

 

آن‌ها به حکومتی فرا ملی و حتی فرا منطقه‌ای چشم دوخته اند. از این رو طالبان اخیرا به طور جدی مباحث جهادی را دنبال کرده است. داشتن این همه نیروی جهادی و تا بن دندان مسلح به چه منظوری است؟! مشخص است که طالبان اهدافی برون مرزی دارد.

 

 

 

جنگ سردی که بین ایران و افغانستان وجود دارد باید کنترل شود

 


وی با بیان اینکه باید این ویژگی جهاید بودن و داشتن اهداف برون مرزی را در کنار ویژگی قومیتی غلجایی‌ها بگذارید که در ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال اخیر به دفعات نقشی در قبال ایران بازی کرده که مستقل از حکومت مرکزی است گفت: این دو ویژگی موجب تضاد‌هایی می‌شود که به مراتب از مساله حقآبه ایران فراتر است. اگر طالبان موضوع حقآبه ایران را با کشور دیگری در پیش داشت شاید همین مسائل و همین درگیری‌های مرزی و برخورد‌های رسانه‌ای پیش می‌آمد، ولی نوع برخورد طالبان با ایران در ادامه دو ویژگی خاص این گروه در قبال ایران است.

 

 

 

طالبان نسبت به ایران حساس است. امروز می‌توان اینطور نتیجه گیری کرد که جنگ سرد طالبان با جمهوری اسلامی آغاز شده است. در زمان جنگ سرد باید در عین حال که مسلح می‌شویم و از حوزه‌های حساسی منطقه‌ای حفاظت می‌کنیم، باید مراقب عصبانیت و تنش زایی باشیم. در چنین چالش‌هایی معمولا حاکمانی که عقلانیت بیشتری دارند در اجرای استراتژی مناسب جنگ سرد موفق‌تر عمل می‌کنند. جنگ سردی که بین ایران و افغانستان وجود دارد باید کنترل شود و نباید از جنگ سرد به جنگی تمام عیار تبدیل شود.

 

 

 

باید بدون عصبانیت و با منطق سیاسی مناسب داستان بین ایران و افغانستان را مدیریت کرد

 


گل افروز با تاکید بر اینکه در صورتی که طالبان حرکتی انجام بدهد باید موضوع را از منظر آن دو ویژگی که ذکر شد بررسی کرد، اظهار داشت: امروز حساسیت‌های طالبان در مورد ایران بیشتر شده است. نتیجه این تنش بیشتر به جمهوری اسلامی ایران بستگی دارد. باید دید مسئولین کشور ما چه استراتژی را در قبال این گروه طراحی کرده اند. باید بدون عصبانیت و با منطق سیاسی مناسب داستان بین ایران و افغانستان را مدیریت کرد.

 

 

 

به نظر نمی‌رسد جنگی رخ بدهد. با توجه به نگاه‌هایی که در جامعه ایران وجود دارد وقوع جنگ و درگیری به مصلحت نیست امروز منطقه هم تحمل هیچ درگیری را ندارد، چون از لحاظ ژئوپولتیک امروز این سوال پرسیده می‌شود که جنگ برای چه؟ شاید بتوانیم در مراحل اولیه جنگ از لحاظ سازماندهی و نظامی قوی باشیم و حتی موفق شویم طالبان را از کابل بیرون کنیم، اما آیا این راه حل اصلی است؟ این گروه جنگجویانی هستند که سالیان سال در کوهستان‌ها زندگی کرده اند. آن‌ها با شوروی و با آمریکا و نیرو‌های ناتو جنگیده اند. این گروه امروز چیزی برای از دست دادن ندارد. وظیفه ایران این است که در عین مراقبت از مرز‌ها نوع خاصی از مدیریت بدون احساسات را اتخاذ کند.

 

 

 

می‌توان با رایزنی با هزاره‌ها و مخالفان طالبان نوعی موازنه در داخل این کشور ایجاد کرد

 

 


وی تاکید کرد: طالبان با تکیه بر قوم پشتون و استراتژی قومیتی و استراتژی مبتنی بر ایدئولوژی فکری اش پیش می‌آید و دیدیم که در اتفاقات اخیر همین دو ویژگی منجر به تنش زایی و شهادت مرزبانان ایران شد. اشاره وزیر امور خارجه به این نکته که طالبان بخشی از افغانستان است اشاره‌ای درست و به جا بود. طالبان همه گروه‌ها و قومیت‌های افغانستان را در بر نمی‌گیرد. باید این استراتژی را مد نظر داشته باشیم و حوزه داخلی افغانستان را مدیریت کنیم.

 

 

 

باید با سایر گروه‌های این کشور رایزنی شود. می‌توان با رایزنی با هزاره‌ها و مخالفان طالبان نوعی موازنه در داخل این کشور ایجاد کرد و وضعیت را به دور از جنگ به نفع ایران تغییر داد. جنگ نباشد، ولی ما در حالتی از جنگ سرد و آماده باش همیشگی خواهیم بود. باید با مخالفان طالبان رایزنی بیشتری داشته باشیم و گسترش روابط ایران با این گروه‌ها مد نظر باشد. این موقعیت می‌تواند وزنه‌ای به نفع ایران در افغانستان باشد و طالبان را در موقعیت‌های مختلف مجبور به معامله با ایران کند.

 

 

 

امروز دست ایران خالی است و نمی‌تواند معامله‌ای با طالبان داشته باشد. مشخص است که در سطح بین الملل طالبان به عنوان حاکمان قانونی و مشروع افغانستان به رسمیت شناخته نمی‌شوند و یک گروه در حد نظامی هستند و به عنوان حاکمیت نظامی افغانستان شناخته می‌شوند.

 

 

منبع: شفقنا

برچسب ها: ایران و طالبان ، جنگ سرد ، منطق سیاسی ، افغانستان

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: ایران و طالبان جنگ سرد منطق سیاسی افغانستان بین ایران و افغانستان افغانستان را مدیریت ایران و طالبان جمهوری اسلامی منطق سیاسی دو ویژگی گروه ها جنگ سرد مد نظر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۸۲۰۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد

به گزارش «تابناک»، در همین زمینه، روزنامه «شرق» در گفت‌وگویی با عبدالمحمد طاهری سعی کرده است جنبه‌های این اقدام و در کل مناسبات مرزی ایران و افغانستان در دوره حکومت طالبان را به شکل دقیق‌تر کنکاش کند. آنچه در ادامه می‌خوانید، ماحصل گپ‌و‌گفت با اولین مستشار و رایزن فرهنگی وزارت امور خارجه ایران در وزارت معارف افغانستان است که در کارنامه دیپلماتیک خود علاوه بر کارداری ایران، سابقه مشاور سیاسی برخی چهره‌های افغانستان نظیر محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه سابق افغانستان را هم دارد.

‌جناب طاهری پنجشنبه هفته گذشته شاهد دستگیری تعدادی از مرزبانان ایرانی بودیم که به نظر می‌رسد با ورود اشتباهی آنان به خاک افغانستان رخ داد و ساعاتی بعد هم آزاد شدند. جدای از این نکته، شما روند درگیری و دستگیری مرزی بین ایران و افغانستان از زمان روی کار آمدن حکومت دوم طالبان را چگونه می‌بینید؟

اتفاقا نکته همین‌جاست که اگر موضوع صرفا ورود اشتباهی و غیرعمدی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان بود، دستگیری آنها از طرف طالبان می‌تواند یک واکنش طبیعی جلوه کند؛ کمااینکه در دیگر نقاط مرزی امکان وقوع آن وجود دارد. اما مسئله اساسی اینجاست که در بازه زمانی سه‌ساله‌ای که از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان می‌گذرد، به نظر می‌رسد هم شدت درگیری‌ها با مرزبانان ایرانی و هم تعداد دفعات دستگیری مرزبانان کشور رو به افزایش است؛ تا جایی که اکنون خبرهایی دال بر این وجود دارد که وزارت کشور و هنگ مرزبانی ایران موضوع ایجاد دیوار مرزی را به شکل جدی‌تر در دستور کار خود قرار داده‌اند. هرچند به نظر می‌رسد در وهله اول این دیوار مرزی با هدف توقف در رفت‌وآمد مهاجران غیرقانونی به داخل خاک ایران، تردد‌نداشتن گروه‌های تروریستی و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرز است، اما نمی‌توان شدت و وسعت درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی را هم یکی از عوامل مهم در تغییر نگاه تهران به حوزه مرزداری با افغانستان ندانست.

‌دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا از این جنبه قابلیت ارزیابی دارد یا حضرت‌عالی ابعاد تحلیلی دیگری را متصور هستید؟

دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا یک جنبه ندارد. جنبه مهم‌‌تر دیگر این است که ثابت شد طالبان فارغ از قرائت‌های ایدئولوژیک تندروانه خود که می‌تواند یک تهدید امنیتی باشد، مشخصا در موضوع سرزمین‌های ایران پشت دیوار مرزی حاضر به همکاری با ایران نخواهد بود. به بیان دیگر این‌دست رفتارها نشان از سخت‌گیری طالبان دارد و هم‌زمان با آن مؤیدی بر آن است که طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی و مرزداری را ملاک عمل و رفتار خود قرار نمی‌دهد و کوچک‌ترین توجهی هم به قراردادهای فی‌ما‌بین برای ترسیم مرز دو کشور ندارد.

‌پس به باور شما امکان تداوم و تشدید درگیری‌های مرزی و همچنین احتمال درگیری مرزبانان وجود دارد؟

بدون ‌شک چنین است. این یک چیز طبیعی است و در همه مرزها روی می‌دهد؛ اما موضوع مرز ایران و افغانستان از زمان طالبان فرق دارد.

‌چه فرقی؟

فرق اصلی به سایه سنگین نگاه‌های رادیکال ایدئولوژیک طالبان و خوانش‌های تند ناسیونالیستی آنان باز‌می‌گردد؛ بنابراین اساسا نیروهای مرزبانی افغانستان که همان نیروهای طالبان هستند، نیروهای آموزش‌دیده‌ای نیستند که بخواهند حرفه‌ای رفتار کنند، بلکه بر مبنای خوانش‌های ایدئولوژیک و قرائت‌های ناسیونالیستی پشتونی خود به مسائل مرزی و سرزمینی نگاه می‌کنند. در‌حالی‌که با توجه به حساسیت موضوع مرزبانی و مرزداری و همچنین حوزه امنیتی مربوط به حوزه هنگ مرزی باید مرزبانان افغانستان یا مشخصا نیروهای طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری تجربیات لازم را ببینند که خدای ناکرده از تکرار این اتفاقات جلوگیری شود یا از وقوع حوادث تلخ‌تر پیشگیری کرد. کسی نمی‌تواند تضمین بدهد که در درگیری‌های پیش‌روی احتمالی یا بروز خطای سهوی مرزبانان ما که کاملا طبیعی است، شدت تنش تا چه حد بالا خواهد رفت و آیا خدای‌ ناکرده این تنش‌ها کشته یا زخمی به دنبال خواهد داشت یا نه؟ اینجاست که وزارت امور خارجه، وزارت کشور و همچنین هنگ مرزی جمهوری اسلامی ایران باید به شکل جدی، صریح و بدون پرده، طالبان را وادار کند در موضوع مشخص مرزبانی و مرزداری یا به قوانین و مقررات پایبند باشد یا آموزش‌های لازم را در‌این‌باره ببیند که بداند اختلافات مرزی باید چگونه اداره شود. نمی‌توان با نگاه‌های شعاری، احساسی و ایدئولوژیک پشتونی به مرزداری پرداخت؛ چون این نوع نگاه‌های تندروانه که متأسفانه با نگاه‌های ایدئولوژیک هم درآمیخته است، خود‌به‌خود زمینه‌ای برای هرگونه درگیری و تنش ناخواسته خواهد بود.

مسئله خطرناک‌تر اینجاست که چون نیروهای طالبان با همان نگاه ایدئولوژیک تندروانه و قرائت‌های ناسیونالیستی پشتونی به مرزبانی و مرزداری نگاه می‌کنند، هرگونه تردد یا ورود سهوی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان را با نگاه امنیتی و تلاش برای بر‌هم‌زدن حاکمیت طالبان تحلیل می‌کنند که می‌تواند به یک واکنش و برخورد سخت طالب‌ها منجر شود. شاید در اتفاق پنجشنبه گذشته با یک مذاکره، شش مرزبان در کمال صحت و سلامت به کشور بازگشتند، اما نمی‌توان این یقین را حاصل کرد که در صورت بروز اتفاقات مشابه، درگیری‌ها بیشتر نشود. ما تجربه تلخ درگیری‌های مرزی طالبان افغانستان با نیروهای مرزی پاکستان در همین سه سال اخیر را فراموش نکرده‌ایم که کماکان ادامه دارد و حتی تشدید هم پیدا کرده است. پس این موضوع اصلا چیزی ساده و طبیعی نیست که بخواهیم از کنار آن و بدون حساسیت رد شویم. من معتقدم طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری با سوء‌نیت رفتار و برخورد می‌کند و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود تا این رویه به عادت طالبان تبدیل نشود که هر زمان و هر جا که دلش خواست، با سلیقه خود عمل کند. مرزبانی و مرز‌داری قاعده و قانون دارد و طالبان هم باید به آن تمکین کند؛ در غیر ‌این ‌صورت سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

دیگر خبرها

  • طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد
  • تعداد جان‌باختگان سیل در افغانستان افزایش یافت
  • طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟
  • دیپلمات افغان: جهان به سمت تعامل با کابل پیش می‌رود
  • دیدار رایزن فرهنگی ایران با معاون سیاسی طالبان 
  • طالبان: برای حفظ دستاوردهای جهاد افغانستان تلاش می‌کنیم
  • اعلام همکاری مالزی در زمینه امنیت سایبری با افغانستان
  • کابل: هیچ گروه تروریستی در افغانستان فعال نیست
  • طالبان: سه کشور همسایه زمینه داعش در منطقه را فراهم کرده‌اند
  • بازداشت عضو جمعیت اسلامی افغانستان در کابل